السلام علیک یا جواد الائمه(ع) سالروز شهادت مظلومانه جواد الائمه حضرت امام محمد تقی علیه السلام را به محضر حضرت امام صاحب الزمان (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی ومستضعفین جهان(مدظله العالی) و به تمام شیعیان جهان اسلام تسلیت عرض می کنیم شهادت مظلومانه جواد الائمه حضرت امام محمد تقی علیه السلام کے موقع پر هم حضرت امام صاحب الزمان (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی ومستضعفین جهان (مدظله العالی) اور تمام شیعیان جهان کی خدمت میں تسلیت عرض کرتے هیں- مدیریت وبلاگ
|
His agnomen: The believers’ prince
His title’s: Abul- Hassan “Al- Hassan’s father” Abul- Hassanain “Al- Hassanain’s father” Abus- sibtain “As-sibtain’s father” Abu- turaab.
His father’s name: Abu talib “the prophet’s uncle”, Abd Munaf the son of abdilmuttalib.
His mother’s name: Fatima, the daughter of Assad.
His birth day: He was born on Friday, the thirteenth of rajab month.
His birth place: He was born in the house of God “El- Kabal- Musharrafeh” the exalted Kaba.
His birth year: He was born in the thirteenth year after the elephant’s year.
His decease day: He died on Thursday - night the twenty- first of ramadaan month.
His deceas year: He died in the fourteen A.H.
His age: He was sixty-three years old.
His death reason: He was killed by the sword of muljim’s son during his prayer in Kufeh mosque.
His cemetery: He is burried in Najaf ashraf.
For Details plz click on this link
http://www.imamali.com/en/e-biog.html
"Al-Ghadir" and its Relevance to Islamic Unity
"Al-Ghadir" and its Relevance to Islamic Unity
Ayatullah Mortaza Motahhari
Translated by Mojgan Jalali
Message of Thaqalayn
Vol. 3, No. 1 and 2 (1417 AH/1996 CE)
The distinguished book entitled "al-Ghadir" has raised a huge wave in the world of Islam. Islamic thinkers shed light on the book in different perspectives; in literature, history, theology, tradition, tafsir, and sociology. From the social perspective we can deal with the Islamic unity.
In this review the Islamic unity has been dealt with from a social point of view. Contemporary Muslim thinkers and reformists are of the view that unity and solidarity of Muslims are the most imperative Islamic exigencies at the present juncture when the enemies have made extensive inroads upon the Islamic community and have tried to resort to different ways and means to spread the old differences and create new ones. We are aware that Islamic unity and fraternity is the focus of attention of the Holy Legislator of Islam and is actually the major objective pursued by this Divine religion as firmed by the Qur'an, the "Sunnah", and the history of Islam.
For this reason, some people have been faced with this question: Wouldn't the compilation and publication of a book such as "al-Ghadir" which deals with the oldest issue of differences among the Muslims- create a barrier in the way of the sublime and lofty objective of the Islamic unity?
To answer this question, it is necessary first to elucidate the essence of this issue, that is, the Islamic unity, and then proceed to examine the role of the magnum opus entitled "al-Ghadir" and its eminent compiler 'Allamah Amini in bringing about Islamic unity.
Islamic Unity
For Details plz Click on this link
http://www.imamali.com/en/e-ghadir.html
Perfect Man
by : Ayatullah Morteza Motahhari
Translated by Aladdin Pazargadi
Edited by Shah Tariq Kamal
Clik On this Link اس لینک پر کلک کرین -
http://www.imamali.com/en/e-books-pm1.html
Shi'ism Imamate and Wilayat
by : Sayyed Mohammad Rizvi
Clik On this Link اس لینک پر کلک کرین -
بهترین تعبیر در باره استاد شهید مطهرى، کلام امام خمینى - رضوان الله علیه - است: «شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى - قدس سره - ... که در اسلامشناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود ... در عمر کوتاه خود اثرات جاویدى به یادگار گذاشت که پرتوى از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود. او با قلمى روان و فکرى توانا در تحلیل مسائل اسلامى و توضیح حقایق فلسفى با زبان مردم و بىقلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بىاستثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبى سرشار از ایمان و عقیدت، نشات مىگرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرحزاست. ...»
نظر استاد شهید مطهرى در باره هر مساله اسلامى، آینه اسلام ناب محمدى(ص) است که با دلیل استوار و عبارات رسا و زیبا بیان کره است. عمده مباحث استاد در باره غدیر، در کتاب پر برگ و بار «امامت و رهبرى» ذکر شده است .
غدیر و آینه تبلیغ
استاد، در بحث «امامت در قرآن» به آیات مورد استدلال شیعه، توجه کرده و بعد از ذکر و شرح آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» (مائده - 55) به تفسیر آیه تبلیغ پرداخته و مىنویسد:
«... از آیاتى که در این مورد در سوره مائده وارد شده یکى این آیه است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته (سوره مائده آیه67) اینجا لحن، خیلى شدید است: اى پیامبر! آنچه را که بر تو نازل شد تبلیغ کن و اگر تبلیغ نکنى رسالت الهى را تبلیغ نکردهاى.
مفاد این آیه آنچنان شدید است که مفاد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة» اجمالا خود آیه نشان مىدهد که موضوع آنچنان مهم است که اگر پیمغمبر تبلیع نکند، اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده است.
سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى، آخرین سورهاى است که بر پیغمبر نازل شده و این آیات، جزء آخرین آیاتى است که بر پیغمبر نازل شده یعنى در وقتى نازل شده که پیمغبر(ص) تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مىکند: این دستورى که جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند، همه گذشتهها کان لم یکن [هیچ و پوچ] است چیست؟ یعنى شما نمىتوانید موضوعى نشان بدهید که مربوط باشد به سالهاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مىگوییم آن موضوع، مساله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کان لم یکن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مىپاشد. به علاوه شیعه از کلمات و روایات خود اهل تسنن، دلیل مىآورد که این آیه در غدیر خم نازل شده است.» (1)
غدیر و آیه اکمال دین
شهید مطهرى آیه اکمال را این چنین تفسیر مىکند:
«در همان سوره مائده، آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده آیه3): امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر، تمام کردم، امروز است که دیگر اسلام را براى شما به عنوان یک دین پسندیدم، نشان مىدهد که در آن روز، جریانى رخ داده که آن قدر با اهمیت است که آن را مکمل دین و متمم عمتخدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام، اسلام است و خدا این اسلام را همان مىبیند که مىخواسته و با نبودن آن، اسلام، اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه که تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است استدلال مىکند و مىگوید: آن موضوعى که بتواند نامش مکمل دین و متمم نعمت و آن چیزى باشد که با نبودنش، اسلام، اسلام نیست، چه بوده است؟ مىگوید ما مىتوانیم موضوعى را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیتباشد ولى شما نمىتوانید. به علاوه روایاتى هست که تایید مىکند این آیه هم در همین موضوع [غدیر خم] وارد شده است.» (2)
مراد از «الیوم» چه روزى است؟
در باره این که مقصود از «الیوم» در آیه اکمال دین، چه روزى است، استاد مطالبى پر بار و پردامنه (3) عرضه مىدارد و به نقد و بررسى آراء در این موضع مىپرازد. او بعد از ذکر و نقد آراء دیگر (1- روز بعثت 2- روز فتح مکه3- روز قرائتسوره برائت) به بیان و استدلال شیعه پراخته و مىگوید:
«... استدلال شیعیان یکى از جنبه تاریخى است که مىگویند وقتى ما مىبینیم در لفظ آیه: الیوم اکملت لکم دینکم این مطلب نیست که «امروز» کدام روز است، به تاریخ و شان نزولها مراجعه مىکنیم در نتیجه مىبینیم [که روایات]نه یکى، نه دو تا و نه ده تا بلکه به طور متواتر مىگوید: این آیه در روز غدیر خم نازل شد که پیغمبر(ص) على(ع) را به جانشینى خودش نصب کرد.
... ولى ... آیا قرائنى که در خود آیه هست، همین را که تاریخ تایید مىکند، تایید مىنماید یا نه؟ [مىبینیم که تایید مىکند] آیه این است: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم. امروز (یا بگوییم آن روز) کافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مىکنیم به یک سلسله آیات دیگرى در قرآن که مسلمین را تحذیر مىکند، مىترساند و مىگوید کافران دائما نقشه مىکشند و دوست دارند که شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مىکنند ... از طرف دیگر مىبنیم در آن آیه مىگوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت کافران علیه دین شما به پایان رسید فلا تخشوهم دگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید و اخشون از من بترسید! ...
پس معنى - الیوم یئس الذى کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون - این است که دیگر کافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از اینکه دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است که خودتان با نعمت اسلام بد عمل بکنید، کفران نعمتبکنید، آن استفادهاى را که باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم. از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمىکند [زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مىکند.» (4)
تواتر حدیث غدیر
استاد، یکى از ادله شیعه در امامت را تواتر حدیث غدیر شمرده و مىنویسد:
«... [خواجه نصیر] مىگوید و لحدیث الغدیر المتواتر: حدیث غدیرى که متواتر است. متواتر اصطلاحى است در علم حدیث... تواتر یعنى [مقدار نقل خبر] فوق تبانى [بر دروغ] باشد... شیعه مدعى است که نقل خبر غدیر در حدى است که ما احتمال تبانى هم در آن نمىتوانیم بدهیم و بگوییم مثلا چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانى کردند بر یک دروغ! خصوصا که بسیارى از ناقلان این خبر، جزء دشمنان على(ع) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشدهاند...». (5)
شهید مطهرى در باره این قسمت از روایت غدیر که «من کنت مولاه فهذا على(ع) مولاه» معتقد است که حتى شاید سنیها هم نتوانند انکار کنند که متواتر است. (6)
حدیث غدیر در منابع تاریخى
در نظر استاد، گذشته از کتب روایى، حدیث غدیر در بسیارى از کتب تاریخى هم ذکر شده است که آن کتب از منابع معتبر و مهم تاریخ شمرده مىشوند:
«قدیمیترین کتاب تاریخى اسلام از کتابهاى تاریخ عمومى اسلامى و از معتبرترین کتابهاى تاریخ اسلامى که شیعه و سنى آن را معتبر مىشمارند کتاب تاریخ یعقوبى است. مرحوم دکتر آیتى هر دو جلد این کتاب را ترجمه کردهاند، کتاب بسیار متقنى است و در اوایل قرن سوم هجرى نوشته شده است. ظاهرا بعد از زمان مامون و حدود زمان متوکل نوشته شده. این کتاب که فقط کتاب تاریخى است و حدیثى نیست، از آن کتابهایى است که داستان غدیر را نوشته است. کتابهاى دیگرى که آنها را هم اهل تسنن نوشتهاند نیز حادثه غدیر خم را ذکر کردهاند. (7) »
غدیر در آیینه شعر
ادبیات و به ویژه شعر، آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است و حضور مسالهاى در ادبیات هر زمانى، نشانه مطرح بودن آن مىباشد. و غدیر در همه قرنها در ادب و فرهنگ مردم حضور داشته است. استاد در باره توجه علامه امینى در الغدیر به این مساله مىنویسد: «... (الغدیر) از جنبه ادبى هم استفاده کرده است، چون در هر عصرى هر مطلبى که در میان مردم وجود داشته باشد، شعرا آن را منعکس مىکنند... [علامه امینى] مىگوید اگر مساله غدیر مسالهاى بود که به قول آنها مثلا در قرن چهارم بوجود آمده بود، دیگر در قرون اول و دوم و سوم، شعرا، این همه شعر، در بارهاش نگفته بودند. در هر قرنى ما مىبینیم که مساله غدیر، جزء ادبیات آن قرن است. بنا بر این، چگونه مىتوانیم این حدیث را انکار کنیم؟!» (8)
شرح حدیث غدیر
استاد، این حدیث را که حدیث هدایت و روشنایى است - این چنین ذکر و شرح مىکند:
هنگامى که به غدیر خم که نزدیک جحفه (10) است رسیدند، قافله را متوقف و اعلام کردند که مىخواهم در باره موضوعى با مردم صحبت کنم. (این آیهها نیز در آنجا نازل شد.)بعد دستور داد که منبرى برایش درست کردند. از جحاز شتر و چیزهاى دیگر، مرکز مرتفعى ساختند. حضرت رفتبالالى آن و مفصل صحبت کرد:
الست اولى بکم من انفسکم؟ قالوا: بلى. آنگاه فرمود: من کنت مولاه فهذا على مولاه. بعد از این بود که این آیه نازل شد: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى... اینها را در کتابهایى مثل الغدیر یا ترجمههاى آن نوشتهاند. کتابى را چند سال پیش در مشهد همین جوانان کانون نشر حقایق [اسلامى] منتشر کردند که تقریبا (11) زبده و خلاصهاى است در مساله غدیر. براى مثل آقایان، شاید خواندن آن کتاب، مفید باشد...». (12)
پىنوشتها:
1- امامت و رهبرى، چاپ دوم 1364 ش. ص 61 - 62.
2- امامت و رهبرى، ص 62 -63.
3- مطالب استاد در 20 صفحه ذکر شده است: امامت و رهبرى، ص 118 -137.
4- امامت و رهبرى، ص 132 -137.
5- همان، ص 104 - 105.
6- همان، ص113.
7- امامت و رهبرى، ص 130.
8- امامت و رهبرى، ص 101.
9- حجة الوداع در سال آخر عمر حضرت رسول، دو ماه مانده به وفات ایشان، رخ داده است. وفات حضرت رسول در بیست و هشتم صفر یا به قول سنیها در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاده. در هجدهم ذى الحجه به غدیر خم رسیدند. مطابق آنچه که شیعه مىگوید حادثه غدیر خم دو ماه و ده روز قبل از وفات حضرت روى داده و مطابق آنچه که سنیها مىگویند این حادثه دو ماه و بیست و چهار روز قبل از رحلتحضرت رسول اتفاق افتاده است. (این مطلب از استاد شهید است).
10- ... جحفه، میقات اهل شام استیعنى وقتى افراد از راه شام که شمال غربى [مکه] مىشود مىآمدند، پس از پیمودن اندکى از راه به جحفه مىرسیدند. پیغمبر اکرم(ص) آنجا را میقات قرار دادند براى مردمى که از آن راه مىآیند. غدیر خم، نزدیک جحفه است و محلى بوده که مسلمین در بازگشت از مکه وقتى به آن نقطه مىرسیدند متفرق مىشدند، اهل مدینه به مدینه مىرفتند و دیگران نیز به شهرهاى خود. (این مطلب هم استاد شهید است.)
11- مراد استاد شهید، کتاب «حساسترین فراز از تاریخ یا داستان غدیر» است که آن را جمعى از دبیران تالیف کردند و بارها چاپ شده و از جمله دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم آن را منتشر کرده است.
12- امامت و رهبرى، ص 130 - 132 و رک: همان، ص 84 - 85.